زندگی‌ نامه جک ما

داستان موفقیت جک ما، بنیان‌گذار علی بابا و شکل‌گیری امپراطوری اینترنتی او، یکی از داستان‌های الهام‌بخش و تحول‌آفرین برای جوانان و افراد علاقه‌مند به کارآفرینی است. در واقع همه ما به داشتن الگوها و نمونه‌های واقعی نیاز داریم تا بتوانیم از آنها الهام بگیریم و آرزوهای خود را به واقعیت تبدیل کنیم.

زندگینامه جک ما و داستان تشکیل گروه علی بابا به ما نشان می‌دهد که شروع از یک ایده ساده تا رسیدن به یک امپراطوری بزرگ در دنیای اینترنتی چه چیزهایی نیاز دارد. این داستان توانایی تصمیم‌گیری، پشتکار، کار سخت و نگاه بلندمدت را به ما یادآوری می‌کند.

سال‌های اولیۀ زندگی جک ما

جک ما، موسس علی بابا و پیشوای توسعه یک امپراطوری اینترنتی در چین، در سال ۱۹۶۴ در شهر هانگژو به دنیا آمد. نامی که از طرف والدین به او داده شد، "یون" بود که به معنای "ابر" است و نام خانوادگی‌اش "ما" به معنای "اسب" بود. والدین جک هر دو به هنر محلی چینی به نام "پینگتان" علاقه داشتند و در این هنر فعالیت می‌کردند. جک از کودکی با این هنر آشنا شد که در برقراری ارتباط مهارت‌های خاصی به او آموخت.

جک در دوران کودکی و نوجوانی خود شاهد تغییرات زیادی در چین بود. دورانی که بنیان‌های اقتصاد خصوصی و کارآفرینی در این کشور فراهم می‌شدند. او به عنوان شاهد این تحولات با استفاده از تصمیم‌گیری، تلاش، و پشتکار، از یک فرد عادی به یکی از موفق‌ترین کارآفرینان جهان تبدیل شد. داستان زندگی جک ما نشان می‌دهد که تحقق آرزوها و موفقیت در هر زمینه‌ای نیازمند تصمیم، تلاش، و اعتماد به خود است.

علاقه جک ما به یادگیری زبان انگلیسی

جک ما، مؤسس علی بابا و یکی از شخصیت‌های برجسته دنیای کارآفرینی، از جوانی به زبان انگلیسی علاقه‌مند بود. در دوران کودکی و نوجوانی به این زبان علاقه پیدا کرد. سفر ریچارد نیکسون، رئیس جمهور آمریکا در آن زمان، به چین و باز شدن درهای هانگژو به جهانی جدید، او را به زبان و فرهنگ انگلیسی نزدیکتر کرد.

جک ما از هر فرصتی برای تمرین زبان انگلیسی استفاده می‌کرد، از جمله صبح‌ها که پیش از طلوع خورشید بیدار می‌شد و با دوچرخه به سمت هتل هانگژو می‌رفت تا با گردشگران خارجی انگلیسی صحبت کند. این عشق به زبان انگلیسی به او کمک کرد تا در دنیای بین‌المللی موفق شود و به عنوان یکی از معتبرترین کارآفرینان جهان شناخته شود.

روند تبدیل جک ما به یک کارآفرین

در ژانویه سال ۱۹۹۴، جک ما در سن ۲۹ سالگی، اقدام به راه‌اندازی دفتر ترجمه‌ای به نام "هانگژو هایبو" کرد. این دفتر ترجمه در آغاز فقط پنج نفر کارمند داشت و بیشتر آنها از آموزگاران بازنشسته تشکیل شده بودند. مکان دفتر این شرکت نیز از دو اتاق کرایه‌ای تشکیل شده بود.

جک ما توانست برخی از دانش‌آموزان مدرسه شبانه روزی انگلیسی را متقاعد کند که به او در این کار کمک کنند. اصلی‌ترین کمکی که از آنها می‌خواست، پیدا کردن مشتری‌ها بود. در واقع، شرکت او در ابتدا به تمرکز بر روی کمک به شرکت‌های محلی برای جلب مشتریان خارجی معطوف بود.

جک ما درباره این دوران می‌گوید: "من مجبور بودم روزها تدریس کنم و فرصت کمی برای کمک به دیگران در کار ترجمه داشته باشم. اما بسیاری از آموزگاران بازنشسته نیاز به کار داشتند و درآمد کمی هم داشتند. به همین دلیل تصمیم گرفتم که یک شرکت ترجمه راه‌اندازی کنم و به عنوان واسطه عمل کنم." این تجربه در زمینه کارآفرینی او را آماده کرد و او حالا توانایی راه‌اندازی یک کسب‌وکار واقعی را داشت.

تجربیات جک ما در سیاتل

تجربه نخستین آشنایی جک ما با اینترنت به سفرش به سیاتل بازمی‌گردد. اگرچه او قبلاً از دیگران درباره اینترنت شنیده بود، اما تا زمانی که به سیاتل رفت و با "استوارت تراستی" آشنا شد، شخصاً با اینترنت آشنا نشده بود. تراستی، که یک مشاور اینترنتی بود، به جک نحوه عملکرد اینترنت را آموخت و جک به شدت متاثر شد.

جک به خوبی این تجربه را به یاد دارد و می‌گوید: "من در آمریکا تازه وارد بودم و اولین بار به سیاتل آمده بودم. این تجربه‌های من از جمله اولین سفر به سیاتل، اولین باری که با رایانه و صفحه کلید آشنا شدم، اتصال به اینترنت و اولین باری که تصمیم گرفتم از تدریس معلمی کنار بیام و یک کسب و کار راه‌اندازی کنم را به یاد می‌آورم. دوستم استوارت به من گفت: جک، این اینترنت است و می توانی با اینترنت به سوالات خود پاسخ دهی.

برای امتحان این موضوع، واژه‌ی یک نوشابه خاص را جستجو کردم. این واژه خیلی ساده بود و نمی‌دانم چرا آن را جستجو کردم. نتیجه جستجو نشان داد که نوشابه‌های آمریکایی و آلمانی موجود هستند، اما نوشابه چینی پیدا نشد. من بسیار کنجکاو شدم و به همین دلیل تصمیم گرفتم که درباره چین اطلاعاتی را آماده کنم. به همراه دوستم، یک صفحه وب بسیار کوچک و تقریباً بدون تصاویر ایجاد کردیم.

به این ترتیب، اولین سایت برای موسسه ترجمه امید بدون هیچ عکس یا تصویری ساخته شد. تنها چیزی که در آن صفحه وجود داشت، شماره تلفن و هزینه ترجمه بود. ما ساعت ۹:۴۰ صبح آن را راه‌اندازی کردیم و در ساعت ۱۲:۳۰ ظهر، یکی از دوستانم به من زنگ زد و گفت: 'جک! پنج ایمیل دریافت کرده‌ای!' من به او پرسیدم: 'ایمیل چیست؟!' واقعاً تا آن زمان هیچ تجربه‌ای از ایمیل نداشتم. در واقع، من سه ایمیل از آمریکا، یکی از ژاپن و یکی از آلمان دریافت کرده بودم."

جک به سرعت به کار افتاد و ایده‌ای برای کسب و کار جدید ترتیب داد؛ یک کسب و کار که اصلی‌ترین هدف آن کمک به شرکت‌های چینی برای یافتن مسیرهای تجاری آنلاین و تجارت با استفاده از اینترنت بود. در برگشت به خانه در چمدان خود به جای لباس، یک رایانه با پردازشگر اینتل ۴۸۶ داشت که در آن زمان به عنوان یک تجهیزات پیشرفته برای یک چینی به شمار می‌آمد.

نحوه عملکرد علی بابا

جک ما، زمانی که در سانفرانسیسکو زندگی می‌کرد و وب‌سایت خود را راه‌اندازی کرد، نام شرکت خود را به الهام از داستان "علی بابا و چهل دزد بغداد" که یکی از داستان‌های کتاب هزار و یک شب است، گذاشت. او نام شرکت را "Alibaba" قرار داد. جک ما همیشه اعتقاد داشت که تیم او دارای اشتیاق و شور بسیار بالایی است و این انگیزه‌ای برای پیشرفت و توسعه کسب و کار به وجود آورد.

شرکت Alibaba در دو دوره، اولین بار در اکتبر ۱۹۹۹ و دیگری در ژانویه ۲۰۰۰، به مجموع سرمایه‌گذاری خارجی ۲۵ میلیون دلار دست یافت. یکی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری، "سافت بانک ژاپن"، ۲۰ میلیون دلار از این سرمایه‌گذاری را به شرکت Alibaba ارائه کرد. جک ما به کارکنانش همیشه جوایز و پاداش‌های مختلفی اهدا می‌کرد تا انگیزه‌شان را برای کار بهتر و پیشرفت در کسب و کار تقویت کند.

حجم معاملات Alibaba در نوامبر ۲۰۱۲ به بالای یک تریلیون دلار رسید و جک ما به لقب "مرد تریلیون یوانی" شناخته شد. او در سال ۲۰۱۳ از سمت مدیر عاملی شرکت استعفا داد و به عنوان رئیس هیئت مدیره در کار خود در شرکت ادامه داد. و سهام Alibaba در سپتامبر ۲۰۱۴ در بورس نیویورک به صورت عمومی عرضه شد و بیش از ۲۳۰ میلیارد دلار ارزش‌گذاری شد.

پس از کسب موفقیت‌های بسیار در زمینه تجارت الکترونیک، موسسه Alibaba به عنوان یک مؤسسه آموزشی نیز درخواست‌های متعددی از دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی برای تدریس و سخنرانی در آن‌ها دریافت کرد. از جمله دانشگاه‌هایی که جک ما در آن‌ها تدریس و سخنرانی کرد، می‌توان به دانشگاه‌های هاروارد، ماساچوست، پکن و پنسیلوانیا اشاره کرد.

در سال ۲۰۱۷، جک ما با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا دیدار کرد و در برج ترامپ در مورد ایجاد شغل‌های جدید در ایالات متحده مذاکره کرد. این دیدار نمادی از تلاش‌های او برای تعامل با دولت آمریکا برای ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر بود.

خداحافظی جک ما با صندلی ریاست

در سال ۲۰۱۳، جک ما تصمیم به استعفا از موقعیت مدیرعاملی شرکت Alibaba گرفت و به عنوان رئیس هیئت مدیره در این شرکت فعالیت خود را ادامه داد. سپس در سال ۲۰۱۹، اعلام بازنشستگی از Alibaba نمود و از همکاران و شرکا در این شرکت خداحافظی کرد. او این مسئله را با این واژه‌ها بیان کرد: "تنها چیزی که می‌توانم وعده آن را بدهم این است که علی‌بابا هیچ وقت به جک ما خلاصه نمی‌شود. در صورتیکه جک ما همواره به علی‌بابا تعلق خواهد داشت.

این شخصیت به ما نشان داد که اگر انسان بخواهد، می‌تواند حتی در شرایط دشوار و با تمام مشکلات زندگی، به موفقیت برسد. این درس اراده، تلاش، و پشتکار است که از زندگی جک ما نشات می‌گیرد. او تجربه‌های بسیاری از شکست را پشت سر گذاشت اما هر بار از نو بلند شد. این مثال نشان می‌دهد که اگر به صورت مداوم تلاش کنیم و پشتکار داشته باشیم، می‌توانیم به هدف‌های خود دست یابیم. به عبارت دیگر، اگر هیچ وقت تلاش نکنیم، نمی‌توانیم بدانیم که آیا فرصتی برای موفقیت وجود دارد یا خیر.

سخن آخر

زندگینامه جک ما داستانی از یک مرد خلاق، هدفمند، سخت­کوش و مبتکر است که از چالش‌های زندگی گذشته است و به یکی از بزرگترین کارآفرینان و تجار جهان تبدیل شده است. او با الگو از داستان علی‌بابا، شرکت Alibaba را تأسیس کرد و با رهبری و کمک ارزشمند تیمش، دنیای تجارت الکترونیک و فناوری اطلاعات را در کشورش تشکیل داد. جک ما نمونه‌ای از افراد با اراده در جهت تحقق اهداف خود بشمار می­آید و با ترکیبی از شجاعت و ذکاوت، به عنوان یکی از بزرگترین افراد موفق در دنیای کسب‌وکار شناخته می‌شود.