تحلیل بهترین ابزارها برای ریفرال مارکتینگ
1404/02/02 12:26
تا حالا به این فکر کردی که چرا کار زیاد، دیگه پولساز نیست؟
یا چرا اونهایی که روزی ۱۲ ساعت کار میکنن، آخر ماه بازهم مضطربن؟
یا چرا مدرکهای دانشگاهی اونقدر که انتظار داریم، پول نمیسازن؟
جواب سادهست ولی مهم:
دنیا عوض شده… ولی ما هنوز همونجوری فکر میکنیم که پدربزرگهامون فکر میکردن.
اما بذار برات نشون بدم که چطور دنیا تغییر کرده، و چرا الان به یه نقطهی چرخش تاریخی رسیدیم.
موج اول: عصر کشاورزی (هزاران سال قبل تا قرن ۱۸)
(از حدود ۱۰ هزار سال پیش تا قرن ۱۸ میلادی)
در عصر کشاورزی، سبک زندگی انسانها دگرگون شد.
تا قبل از اون، بشر کوچنشین بود، شکار میکرد و از طبیعت میگذرانید. اما وقتی «کشت» و «دامداری» رو یاد گرفت، کمکم ساکن شد، قبیله ساخت و تمدنها شکل گرفتند.
تو این عصر، معادلهی ثروت ساده بود:
زمین بیشتر = غذای بیشتر = قدرت بیشتر
• خانوادههایی که زمین حاصلخیز داشتن، غذا و محصول بیشتری تولید میکردن
• میتونستن surplus (اضافه محصول) رو ذخیره یا معامله کنن
• داراییشون قابل دیدن بود: گندم، دام، آب، ابزار
قانون موفقیت تو اون زمان چی بود؟
بیشتر بکار، بیشتر درو کن!
اگر سختکوش بودی و صبح زود بیدار میشدی، زمین رو خوب میشناختی،
با طبیعت هماهنگ بودی، و صبور میموندی، دست آخر برداشت خوبی داشتی.
به همین دلیل بود که:
• کار کردن، ارزش بود
• تلاش جسمی، مقدس بود
• مالکیت زمین، آرزوی هر خانوادهای بود
و پدرها این ذهنیت رو به پسرهاشون منتقل میکردن:
«پسرم، مرد باید خاک رو بشناسه. باید زحمت بکشه. اونوقت خدا روزیشو میرسونه.»
اما یه نکته مهم:
نقطهضعف این عصر چی بود؟
همهچی وابسته به طبیعت بود:
• اگر بارون نمیاومد → قحطی
• اگر ملخ حمله میکرد → نابودی محصول
• اگر بیماری میاومد → دامها تلف میشدن
و این یعنی حتی سختکوشترین کشاورز هم، همیشه در ترس از «اتفاقات بیرونی» زندگی میکرد.
این سبک زندگی، ذهنیت عجیبی ساخت:
«من باید زحمت بکشم، ولی خدا میدونه چی میشه…»
چرا گفتن این ماجرا مهمه؟
چون خیلیها هنوز با همین منطق کشاورزی، دنبال پولسازی هستن.
• فکر میکنن اگه فقط بیشتر کار کنن، حتماً بیشتر درو میکنن
• فکر میکنن باید صبر کنن، شاید «بارون بباره»
• هنوز دنبال یه زمین، یه مغازه، یا یه سرمایه بزرگ میگردن تا شروع کنن
اما دنیا عوض شده.
اگه تو هنوز با «ذهن کشاورزی» زندگی میکنی، تو قرن ۲۱، همیشه عقبتری.
موج دوم: عصر صنعت (قرن ۱۸ تا قرن ۲۰)
وقتی ماشین بخار اختراع شد، چرخ دندهی تاریخ چرخید.
تا دیروز، برای تولید هر چیز، نیاز به دست انسان بود؛ ولی از قرن ۱۸ به بعد، کارخانهها شکل گرفتن، و انسان یاد گرفت که با ماشین، خیلی سریعتر، ارزانتر، و انبوهتر تولید کنه.
ثروت حالا دیگه زمین نبود، بلکه:
کارخانه، خط تولید، نیروی کار و سرمایه بود
و این یعنی:
• حالا دیگه لازم نبود خودت کشاورز باشی
• اگر پول داشتی، میتونستی یه کارخانه بزنی
• اگر کارگر بودی، میتونستی بری زیر سقف یه کارخانه، کار کنی و ماهی حقوق بگیری
قانون موفقیت در این عصر تغییر کرد:
برو مدرسه → برو دانشگاه → شغل بگیر → تا بازنشستگی کار کن
این جمله شد «رویای طبقه متوسط».
دیگه لازم نبود زمین داشته باشی
میگفتن با مدرک میتونی یه جای خوب استخدام بشی
دولتها برای مردم بیمه و بازنشستگی گذاشتن
«امنیت شغلی» شد آرزوی میلیونها انسان
و این شد:
نسلی که باور کرد: ثروت یعنی حقوق ثابت، کار دولتی، و زندگی بدون ریسک.
ذهنیت حاکم بر این عصر چی بود؟
“من کار میکنم، دولت یا شرکت حقوقمو میده. قرار نیست خودمو اذیت کنم. فقط باید کارمو خوب انجام بدم.”
و پدرها به بچههاشون میگفتن:
“پسرم، برو یه ادارهای، یه بانک، یه جایی استخدام شو. نونتو داری.”
اما این عصر هم یه نقطهضعف بزرگ داشت:
وابستگی شدید به ساختارهای بالا دستی
• اگر شرکت ورشکست میشد → بیکار میشدی
• اگر اقتصاد سقوط میکرد → حقوق قطع میشد
• اگر بازنشستگی کافی نبود → باید دوباره کار میکردی
• و همیشه یک «سقف درآمد» داشتی: هر چقدر کار کنی، همونه که بهت میدن
چرا این مهمه؟
چون خیلیها هنوز دارن تو عصر صنعت زندگی میکنن، در حالی که جهان رفته تو عصر بعدی!
هنوز منتظرن استخدام شن، هنوز دنبال حقوق ثابتن، هنوز فکر میکنن کار دولتی یعنی امنیت.
ولی عصر صنعتی تموم شده… دنیا رفته جلو، ولی ذهن خیلیها هنوز پشت درِ کارخانهست.
در این عصر، اوج موفقیت یعنی اینکه «تو برای یک سیستم کار میکنی.»
اما در عصر جدید، اوج موفقیت اینه که «سیستم برای تو کار کنه.»
پس اینجا یه سؤال مهم:
تو الان تو کدوم موجی موندی؟
• هنوز دنبال زمین و کار فیزیکیای مثل کشاورزی هستی؟
• یا دنبال استخدام و حقوق ثابت مثل عصر صنعت؟
یا فهمیدی دنیا عوض شده و باید وارد موج سوم بشی
: موج سوم: عصر اطلاعات
(از حدود ۱۹۷۰ تا اوایل دهه ۲۰۱۰)
جنگ جهانی تموم شده بود، کارخانهها دوباره راه افتاده بودن، دنیا داشت به آرامش برمیگشت…
تا اینکه ناگهان، یه اتفاق افتاد:
کامپیوتر به دنیا اومد.
بعدش اینترنت اومد.
بعدش موبایلهای هوشمند.
و از دل اینا، یه انقلاب واقعی بیرون اومد:
انقلاب اطلاعات
دیگه همه چیز عوض شد!
• حالا تو میتونستی با یه لپتاپ، از خونه کار کنی
• لازم نبود بری کارخانه یا پشت میز اداره بشینی
• یه نوجوان میتونست تو گاراژ خونهاش، یه شرکت میلیاردی راه بندازه
• و هر کسی که «اطلاعات بیشتر و تخصص دیجیتال» داشت، قدرت بیشتری داشت
تو این عصر، ثروت نه زمین بود، نه کارخانه… بلکه «دانش» و «داده» بود.
بزرگترین شرکتهای دنیا تو این عصر متولد شدن:
• گوگل
• اپل
• آمازون
• فیسبوک
• مایکروسافت
نه گاو داشتن، نه مزرعه، نه حتی خط تولید زیاد… ولی با اطلاعات، دنیا رو تسخیر کردن.
قانون موفقیت تو عصر اطلاعات چی شد؟
بیشتر بدون → سریعتر عمل کن → هوشمندتر ارتباط بگیر → آزادتر زندگی کن
? کسایی که یاد گرفتن با موبایل و اینترنت پول دربیارن، ثروتمند شدن
? کسایی که هنوز منتظر کار اداری بودن، جا موندن
ذهنیت این دوران چیه؟
? “من میتونم یاد بگیرم، خودم بسازم، و خودم بفروشم.”
برای همین بود که شغلهایی مثل:
• دیجیتال مارکتینگ
• تولید محتوا
• آموزش آنلاین
• تجارت الکترونیک
• برنامهنویسی و فریلنسرینگ
همه تبدیل به راههای واقعی برای درآمد شدن
ولی یه چیز مهم توی این موج اتفاق افتاد که باید بدونی:
رقابت جهانی شد!
الان دیگه فقط با هممحلیت رقابت نمیکنی…
رقیب تو، یه بچه ۱۶ ساله تو هند یا کرهجنوبی یا نیجریهست که بلده با لپتاپش دلار دربیاره.
کسایی که سواد مالی و مهارت دیجیتال یاد نگرفتن، زیر موج له شدن.
و اینجاست که آرومآروم وارد موج چهارم شدیم…
جایی که تکنولوژی از ابزار، به رقیب تبدیل شد
موج چهارم: عصر هوش مصنوعی و اتوماسیون
(از حدود ۲۰۱۰ تا امروز)
تا همین چند سال پیش، بشر فکر میکرد با عصر اطلاعات به اوج رسیده.
اما یه چیز جدید از راه رسید که همه چیزو دوباره زیر و رو کرد:
هوش مصنوعی
روباتها و اتوماسیون
چی شد؟
• دیگه فقط کارهای فیزیکی نبود که ماشینها انجام بدن؛ حالا ماشینها «فکر» هم میکردن!
• یه برنامه هوش مصنوعی میتونه کار یه کارمند رو بهتر انجام بده
• چتباتها جای تیمهای خدمات مشتری رو گرفتن
• روباتها تو انبارها، فروشگاهها، و حتی رستورانها مشغول کار شدن
• و مهمتر از همه:
شغلها یکییکی ناپدید شدن…
حالا چه خبره؟
• یه هوش مصنوعی میتونه تو چند ثانیه طرح گرافیکی بزنه
• یه روبات میتونه غذا تحویل بده
• یه الگوریتم میتونه تحلیل بازار کنه و سود بیشتر بده
• یه نرمافزار میتونه با صدای واقعی با مشتری صحبت کنه
تو این موج، اگه تو باهوشتر از ماشین نباشی، کارت رو میگیره!
ذهنیت موج چهارم چیه؟
“من باید یاد بگیرم چطور از تکنولوژی استفاده کنم، نه اینکه ازش جا بمونم.”
الان دیگه مهم نیست چند سال سابقه داری
مهمه که چی بلدی
مهمه که چطور خودتو بهروز نگهمیداری
و مهمه که بتونی مستقل و جهانی کار کنی
نکتهی طلایی:
درآمد دلاری توی این موج دیگه یه رویا نیست، یه نیازه!
تو با یه گوشی هوشمند، میتونی:
• تو پلتفرمهای بینالمللی کار کنی
• محصول یا خدماتت رو بفروشی
• مشاوره بدی
• یا حتی سرمایهگذاری جهانی انجام بدی
ولی یه نکته هست…
هنوز هم خیلیها تو موج اول و دوم گیر کردن
هنوز دنبال کار ثابت، اداره، یا پشتمیزنشینی هستن
درحالیکه دنیا ازشون عبور کرده…
اینجاست که صندوق خانوادگی اوارد میاد وسط:
اوارد دانشگاه موج چهارمه!
• اینجا قراره یاد بگیری چطور با پول کم شروع کنی
• چطور از تکنولوژی برای رشد خودت استفاده کنی
• چطور سواد مالی و ذهنیت رشد پیدا کنی
• چطور توی این دنیای جدید، عقب نمونی
حالا انتخاب با توئه:
یا با موج بری جلو…
یا زیر موج له بشی…
صندوق اوارد یه قایق نجاته،
برای اونهایی که میخوان بدون غرق شدن، از این موج رد بش
حالا باید از خودت بپرسی:
من تو کدوم موج گیر کردم؟
آیا هنوز دنبال یه کار ثابتم، در حالی که دنیا داره با هوش مصنوعی میتازه؟
آیا توی دنیای دیجیتال، من فقط یه مصرفکنندهام یا یاد گرفتم چطوری درآمد بسازم؟
آیا بچههامو برای دنیای بعدی تربیت میکنم، یا فقط تکرار نسخه قدیمی خودمم؟
اینجاست که صندوق خانوادگی اوارد معنا پیدا میکنه:
اوارد، قایق نجات توئه توی دریای پرتلاطم موج چهارم
دانشگاهی برای آموزش پولسازی
بستری برای ساخت عزت نفس مالی
مدرسهای برای استقلال، قدرت و اعتمادبهنفس اقتصادی
جایی که یاد میگیری از موجهای جدید، نترسی… بلکه سوارشون بشی!
جمعبندی:
• عصر کشاورزی گفت: “بکار تا ثروتمند بشی”
• عصر صنعت گفت: “کار کن تا زنده بمونی”
• عصر اطلاعات گفت: “یاد بگیر تا جلو بزنی”
• عصر هوش مصنوعی میگه:
“زود یاد بگیر، مستقل شو، وگرنه حذف میشی”
و ما توی صندوق اوارد، آمادهایم بهت یاد بدیم چطوری حذف نشی، بلکه بدرخشی.
همین امروز این موجها رو به دیگران هم نشون بده…
لینک کوتاه : https://award.family/n/218